طعم شیرین خیال
حس اینکه «روی زندگیم کنترل دارم» دوباره برگشته و حالم خوبه. و می دونید چیه؟انگار همه اون بیرون مهربون ترن.به روم لبخند می زنن.بهم می گن هی خوشگله! برام دست تکون می دن. گویا وسط یه فانتزی موزیکال به سر می برم که در اون همه چیز راحت تره.و موزیکش چیه؟داوود بهبودی که می خونه:«رنگ چشااات عسللل، طعم لبت عسللللل،اسمت که شیرینه اونم بذااار عسللل.»
+ نوشته شده در دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:1 توسط آفتاب
|