کیک بپزیم و غصه هامون رو خوشمزه بخوریم

یه قابلمه ی فسقلی دیروز خریدم و امروز وقتی به خاطر قطعی برق برگشتیم خونه.و دو ساعت عملن هیچکاری نمی شد کرد.شروع کردم به کیک پختن و مایع کیک رو ریختم توو قابلمه ی گوگولیم.خوب هم پخت.حس فتح کردن یه قله رو داشت.اتفاقای کوچیک خوشمزه تره.دست و پاگیرنیست.و به راحتی بهت کمک می کنه اختیارت رو به دست بگیری.زنده باد شادی های کوچک!

کیک بپزیم تا زندگی در خانه جریان داشته باشد

اونا بیرون بودن و من شروع کردم به پخت کیک.آهنگ های گوشیم رو پلی کردم و امید می خوند:"دوست دارم های تو امید موندن می ده." رسید به آهنگای ابی که جوجه وارد شد و لبخند زنان گفت باز کنسرت برگزار کردی؟یه دور زد و اومد که دیدم یکی از آهنگای دیگه ی ابی که من حین کیک پختن همیشه گوش می دم رو داره زمزمه می کنه.حقیقتن لذت بردم.